چهار هدفی که صنعت خودرو در سال 99 دنبال خواهد کرد
سال ۹۸ به اتمام رسیده است و خودروسازان با تمام فراز و نشیبهای این سال بازهم توانستند تیراژ تولید خود را بالای ۴هزار دستگاه در روز حفظ کنند؛ حالا در کنار تمام مشکلاتی که ممکن است در آینده روی این صنعت سایه اندازد، خودروسازان نیازمند یک برنامه راهبردی هستند تا ضمن عبور از موانع بتوانند در سال ۹۹ با توسعه محصول، بازار مطلوبتری را برای مشتریان خود فراهم کنند.
متن کامل خبر :
پردیس خودرو-در همین زمینه به سراغ منوچهر منطقی، دبیر ستاد توسعه فناوریهای فضایی و حملونقل پیشرفته و رئیس شورای راهبردی آیندهنگاری صنعت خودرو رفتیم تا در گفتوگویی از برنامههایی که این صنعت باید در سال جدید در پیش بگیرد مطلع شویم؛ در ادامه بخشی از این گفتوگو را خواهید خواند.
بهعنوان سوال نخست بفرمایید اولین کاری که تصمیمگیران صنعت خودرو باید در سال ۹۹ انجام دهند، چیست؟
اولین کار این است که به تداوم تولید اهتمام بورزند. برای اینکه تولید هم با تداوم همراه باشد، باید مشکلات فناورانه این صنعت برطرف شود. در این راستا، اتفاقات خیلی خوبی در سال ۹۸ به وقوع پیوست و توانستیم برخی از این مشکلات را برطرف کنیم. در کنار اقداماتی که انجام گرفت، مجموعههای دانشبنیان با قدرت بیشتری روی کار آمدند و به ایفای نقش پرداختند. همچنین مجموعه صنایع دفاع هم که بهصورت تخصصی روی مباحث فناورانه فعالیت میکند، به کمک صنعت خودرو آمد و توانست اقدامات ارزندهای را برای این صنعت انجام دهد.
در این بین خودروسازان چگونه توانستند به ایفای نقش بپردازند؟
خودروسازها هم با تجمیع منابع داخلی و خارجی توانستند موانع بسیاری را از پیش روی تولید کنار بزنند. بنابراین همانطور که اشاره کردم اولین اقدام برای سال ۹۹ باید این باشد که تولیدات این بخش به مرحله پایدار برسد. مساله بعدی این است که اگر این تولید پایدار شد، محصولاتی که الان داریم با توجه به اینکه نسبت به محصولات روز دنیا عقبتر هستند، باید به سمت بهروزرسانی حرکت کنند.
چراکه یکسری فناوریهای جدید آمده است. بنابراین در این شرایط باید این سوال را از خودمان بپرسیم که آیا میتوانیم فناوریهای جدید را وارد مجموعه کنیم تا با چهار اتفاق بزرگ همراه شود؟ این چهار اتفاق یا هدف هم شامل کاهش قیمت محصول، افزایش عملکرد محصول، افزایش کیفیت محصول و تطبیقدهی با سیستمهای مدرن کیفیت، تولید و لجستیک روز دنیا است. البته این چهار مورد میتوانند با هوشیاری مدیران صنعت خودرو باهم به وقوع بپیوندند.
با این تفاصیل دومین هدفی که باید در سال ۹۹ دنبال شود ارتقای کیفیت محصولات فعلی بهنحویاست که مشتریان از آن رضایت داشته باشند. آیا این درست است؟
بله؛ همینطور است، دومین بحث این است کیفیت محصولات فعلی بهنحویکه حداقل مشتری نهایی مقداری احساس رضایت کند، ارتقا یابند. بنابراین نباید صنعت خودرو در این مسیر حرکت کند که در سطح دنیا با تحول بزرگی همراه باشد و در ایران همچنان همان خودروهای عقبافتاده تولید شود. برای این کار هم مسیر سختی پیش پای مسئولان نیست و با یکسری کارها میتوان خودروهای موجود را مدرنسازی کرد. در کنار مسائلی که به آنها اشاره کردم، هدف سوم خودروسازان باید این باشد که به سمت تولید خودروهای جدید حرکت کنند.
اگر بخواهیم حرکتی که شروع کردهایم را به اوج بلوغ خودش برسانیم باید بتوانیم پلتفرمی داشته باشیم که همهچیز آن متعلق به خودمان باشد. بنابراین صنعت خودرو ایران نباید بهنحوی کار کند که فقط با یک خودروساز خارجی کار کرده و تا آن خودروساز قهر میکند و از کشور خارج میشود، دیگر نتواند کاری از پیش ببرد.
از همین رو، ضروری است تابآوری خودمان را در قیمتهای صنعت خودرو بالا ببریم و به این سمت برویم که یکسری برندهایی داشته باشیم که متعلق به خودمان بوده و بهروز هم باشد.
تمام این اقدامات هم باید سلسله مراتبی انجام شود؛ یعنی وقتی تولید پایدار نداریم و به سمت تغییر محصول برویم، مورد تمسخر قرار خواهیم گرفت. چراکه انرژیمان را روی چیزی گذاشتهایم که باعث میشود هرگز به مرحله تولید نرسد. بنابراین اگر تولید پایدار انجام دهیم، در ادامه باید به سمت ارتقا پیش برویم.
بعد از تولید محصول جدید، به نظرتان خودروسازان باید چه مسیری را دنبال کنند؟
همانطور که اشاره کردم خودروسازان اکنون به سمت تولید محصولات جدید در حرکت هستند و در این مسیر خوشبختانه اتفاقات خوبی افتاده است اما نیاز به تکمیل بیشتر دارد. و اما هدف چهارم؛ در حال حاضر خودروسازان دنیا بر مبنای یکسری سیستمهای کیفیت، سیستمهای تولید و سیستمهای لجستیک مدرن کار میکنند. اگر اینها را نیاموزیم و در مجموعه خودمان به کار نگیریم، حتی کارهای خوبی که انجام میدهیم هم هیچگاه به سمت اقتصادیشدن پیش نخواهند رفت. بنابراین در بهکارگیری ساختارهای جدیدی که در دنیا هست و ما هم کمابیش به سمت آن پیش رفتهایم، باید هدفمندتر حرکت کنیم. البته این قسمت چهارم را میتوانیم به موازات قسمت اول انجام دهیم. بهعنوان مثال، هزینه لجستیک ما خیلی بالاست که باعث عدم کیفیت در قطعات میشود.
این موضوعی است که باید خیلی جدی مورد توجه قرار گیرد. همچنین مدیریت یکپارچه مالی که در همه مجموعهها بهخصوص در خودروسازها از اهمیت بالایی برخوردار است، باید پیادهسازی و اجرا شود. نمیشود بگوییم در جایی کاهش هزینه دادهایم، اما این کاهش در جای دیگر بهصورت ضرر هنگفت و افزایش هزینه نمود پیدا کرده است. کل زنجیره ارزش باید زیر نظر یک مدیریت یکپارچه جریان نقدینگی قرار گیرد. اگر این چهار مورد را انجام دهیم، میتوانیم بگوییم ظرفیتی که در سال ۹۸ در نظر گرفته است و باعث یک بارقه امیدی برای رشد خودروسازی شده است، در سال ۹۹ تبدیل به یک جریان پایدار میشود.
از این جریان هم، از مشتری گرفته تا مسئولان حمایت همگانی خواهند کرد. اما اگر در همین شرایط باقی بمانیم، شاهد تداوم عدم رضایت مشتری و بیاعتقادی برخی ارکان دولتی به صنعت خودرو کشور خواهیم بود. بنابراین، اگر بخواهیم این کار به همراه یک تحول خیلیخوب اتفاق بیفتد، باید این هدف را تبدیل به یک جریان امیدوارانه رو به جلو کنیم که خودروسازی ما هم سری در خودروسازان دیگر در بیاورد. این موضوع خیلی پیچیدگی ندارد. بنابراین، اگر همین چند مورد را اجرایی کنیم، مطمئن هستم ۵۰ تا ۶۰ درصد صنعت خودرو پیشرفت خواهد داشت و مابقی آن نیز مربوط به مسائل دیگری میشود که نیاز نیست از همین حالا چندان به آنها ورود پیدا کنیم، چون عوامل اولیه همینها هستند که اشاره شد.
با توجه به اینکه در آستانه سال جدید قرار داریم چه توصیهای به مدیران عامل ایران خودرو و سایپا دارید؟
دو توصیه دارم؛ اول اینکه؛ مراحل برشمرده را اجرایی کنند. البته خودشان هم در این زمینه آگاهی دارند، اما باید به نحوی برای خودشان برنامهریزی کنند که هم توان خودشان را بهدرستی توزیع کنند و هم اینکه بیایند این موضوع را به یک جریان پایدار تبدیل کنند. نکته دوم این است که وقتی همه دنیا ما را تحریم میکنند، خودمان هم خودمان را تحریم نکنیم. الان بحث جدیدی که مطرح شده، این است که خودروسازان به سمت انجام کارهای مشترک بروند. برای مثال فرض کنید اگر زنجیره تأمین که داریم ۴۰درصد از آن غیر اختصاصی و ۶۰درصد اختصاصی است، آن ۴۰درصد را هم اختصاصی کنیم.
یا اگر یک کانال تامین داریم، میتوانیم این کانال را به همدیگر هم قرض دهیم. چون وقتی میگوییم صنعت خودرو کشور، یعنی اینطور نیست که یک خودروساز خوب و دیگری بد باشد. بهطور کل این دو خودروساز را باید در کنار هم ببینیم. برای مثال فرض کنید روی پلتفرم مشترک کار کنند. البته جلسهای در این خصوص تشکیل شده است، اما باید محرکی باشد تا این جلسات منتهی به نتیجه شود.
بر این اساس، نظر شما این است که هر دو خودروساز همگام با هم حرکت کنند؟
بله؛ همینطور است. در این مسیر هم باید اول به داشتهها توجه داشته باشیم و بعد ببینیم داشتههای موجود را چگونه میتوانیم به سمت ایدهآل خودمان سوق دهیم. بنابراین یکپارچهسازی در منابع و یکپارچهسازی در محصولات آینده تا حدی که برند هیچکدام دچار مشکل نشود، باید مورد توجه قرار گیرد. چون دو نام تجاری خاص، دو مشتری خاص خودشان را هم دارند. اما وقتی که در آمریکا هر سه خودروساز زنجیره تأمینشان را یکی میکنند و رقابت جهانیشان را در شرایط عادی بیشتر میکنند، پس ما هم باید در چنین شرایطی این شیوه را در پیش بگیریم.
هرچند که این خودروسازان زحمت خیلی زیادی میکشند. چون در شرایط تحریم تولید را پایدار نگهداشتن کار خیلی سختی است. همچنین ما بهعنوان اینکه ایرانی هستیم، باید تعهدی به محصول و تعهدی هم نسبت به عملکرد خودروسازان داشته باشیم. من معتقدم تلاش بسیار زیادی در صنعت خودرو شکل گرفته است. بنابراین، اگر این مسائل مورد توجه قرار بگیرد، در مسیر رو به جلو قرار خواهیم گرفت.
آیا در سال ۹۹ صنعت خودرو حرکتی به سمت تولید خودروهای برقی، هوشمند یا خودران خواهد داشت؟
اگر خودروهای برقی یا خودران را در دنیا مورد توجه قرار دهیم، به این نتیجه خواهیم رسید که از آغاز سال ۲۰۲۰ رو به توسعه بودهاند. برخی خودروسازان جهانی هم هدفشان را برای سال ۲۰۲۵ و برخی هم هدف خود را برای سال ۲۰۳۰ تعریف کردهاند. بنابراین این پدیده اتفاقی نیست که طی یکسال رخ دهد. بلکه باید در یک بازه زمانی طولانی رخ دهد.
اما برای اینکه در یک دوره اتفاق بیفتد، باید هوشمندی به خرج دهیم و کار را پیوسته انجام دهیم. نه اینکه اندکی کار کنیم و بعد بنشینیم و ببینیم در دنیا چه اتفاقاتی افتاده است تا بعد بخواهیم دنبال یکی از شرکتهای پیشرو برای همکاری باشیم. بنابراین، خودمان را باید متناسب با آن روندی که در دنیا هست توسعه دهیم. در بخش خودروهای الکتریکی اکنون وضعیت خوبی داریم و توان نهفتهای بر این کار در صنعت خودرو داریم.
همچنین در بحث خودروهای متصل، خودران و غیره توانمندی بالایی از نظر علمی و فناوری داریم. در همین راستا، در استراتژیهایی که طی سالهای ۸۶ و ۸۷ نوشتهایم، دو موضوع را مد نظر قرار دادهایم که توانایی کافی برای پیش رفتن همراستای دنیا را داشته باشیم. یکی قسمت الکترونیکی خودرو و دیگری خودروهای CNG است.
برای توسعه خودروهای CNG مدتی تلاش کردیم، اما بعد آن را رها کردیم و تازه الان به این فکر افتادهایم که CNG مهم است و مخازن را بهجای اینکه در صندوق عقب بگذاریم، باید داخل پلتفرم جانمایی کنیم. از سال ۸۵ در مورد خودرو ۲۰۶ صندوقدار چنین موضوعی را مد نظر داشتیم، اما به یکباره تب این کار در سطح عمومی فروکش کرد و رها شد. بنابراین، در آن سالها چنین فکرهایی شده و بعد از یک دهه دوباره مورد توجه قرار گرفته است.
هرچند اینکه بعد از یک دهه توانستیم توان خودمان را کشف کنیم، جای شکر دارد. بنابراین در سال ۹۹ اتفاقی که خواهد افتاد این است که زیرمجموعه سیستم خودروهای الکتریکی یا خودران ایجاد میشود و به سمت یک زنجیره تأمین سیستماتیک میرود که باید برمبنای یک راهبرد باشد و این راهبرد بین تمام کسانی که در این زمینه فعال هستند، مورد تفاهم قرار گیرد. در نهایت باید نمونههای اولیه در این سال به مرحله تستهای موفق برسد.
موتورسیکلت برقی نیز میتواند در سال آینده مسیر خودش را در بازار باز کند و در انتهای سال ۹۹ باید به این سمت حرکت کنیم که ۵ تا ۱۰درصد موتورسیکلتها برقی شود. اولین نمونههای اتوبوس برقی حرفهای هم باید به بازار بیاید. پلتفرم خودروهای برقی هم باید به این سمت برود که یک ساختار تعریفشده حرفهایتری پیدا کند و با ساختارهای بینالمللی نزدیک شود. اگر این کار را انجام دهیم، در سال ۹۹ موفق خواهیم شد و باید هدفگذاری بعدی برای ۱۴۰۲ باشد و در آن زمان با توجه به کاهش قیمت باتری باید خودرو برقی را وارد بازار کنیم.
ثبت ديدگاه : کاربر عزیز نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.