سوئیسنشینها و سوء مدیریت؛ دو عامل نجومیشدن قیمتها
کسانی که در حالحاضر خودرو را به قصد سود بالا میخرند، الزاما برنده نخواهند بود و شاید متحمل ضررهای سنگینی هم شوند یا حداقل سودی کسب نکنند. این اتفاق در سالهای 90 و 91 هم رخ داد؛ در آن زمان قیمت پژو پارس به بیشاز 50میلیونتومان هم رسید و بعد از آن وقتی تیراژ تولید این خودرو عادی شد، قیمت آن به 34 میلیون تومان کاهش یافت
متن کامل خبر :
پردیس خودرو-بازار خودرو این روزها با وجود پیشفروش 50 هزار دستگاه خودرو از سوی سایپا و چیزی در این حدود طی هفتههای آینده از سوی ایرانخودرو بازهم با افزایش قیمت روبهرو است، افزایش قیمتی که مبنای صحیح و علمی ندارد و بیشتر بهدلیل اخبار و هیجانی است که از سوی مسئولان به بازار وارد میشود. تصمیمات نادرست وزارت صنعت در بحث تجارت و تغییر پیدرپی قوانین و عدم ثبات در تصمیمگیریها باعث شده است مصرفکننده نامطمئن از آینده برای خرید کالا هجوم آورد.
در بحث خودرو نیز بازار در چند ماه گذشته بههمین شکل دچار مشکلات بسیاری شده است. خودروهایی که از لحاظ کیفیت، ایمنی و دوام همواره محل نقد و طنزپردازی مردم بودهاند، حالا به بالاترین قیمت رسیدهاند. مشکلات مدیریتی و سیاستگذاریهای ناصحیح از جمله دلایل اصلی برای به وجود آمدن قیمت نجومی خودروها هستند. اطمینان مردم بهعرضه منظم و طبق روال خودروها از بین رفته و در این اندیشه هستند که اگر در حالحاضر خودرو نخرند، دیگر نمیتوانند آن را بهدست آورند.
در همین زمینه سایت رسمی مجله خبری دنیای خودرو با فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو گفتگویی را تدارک دیده است که در ادامه به مرور آن خواهیم پرداخت. زاوه معتقد است از یکسو تصمیمات اشتباه مسئولان تب هیجانی به بازار وارد کرد و ازسویدیگر خروج خودروهای پرطرفدار از خط تولید.
وی اصرار سازمان ملی استاندارد بر اجرای استانداردهای جدید در شرایط تحریم را نیز مزید بر علت هجوم مردم برای پیشخرید خودروها در روزهای گذشته میداند و به طنز برخی از مسئولان با عبارت «سوئیسنشینها» یاد میکند: «آنها فکر میکنند در سوئیس زندگی میکنند و خبری از تحریم هم نیست!»
وضعیت بازار و صنعت خودرو را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما بازار دارای چه شرایطی است؟
تا جایی که میدانم حجم معاملات بسیار پایین آمده است. البته متاسفانه در کشور یک سامانه جامع برای رصد معاملات در بازار وجود ندارد تا بتوان تحلیل صحیحتری ارائه کرد. تنها نیروی انتظامی از شمارهگذاری اطلاع دارد که آنها هم اطلاعاتی به بیرون نمیدهند. اما از اندازه حجم معاملات در بازار آنچه که ما میبینیم نشانهای از رونق و خرید و فروش بسیار وجود ندارد. البته درعینحال، فروشنده و توزیع هم وجود ندارد و اینطور نیست که خریداران بیشتر از توزیعکنندگان باشند.
به نوعی میتوان گفت که بازار رکود پیشرفته خود را شروع کرده است. البته به ماههای محرم و صفر هم نزدیک میشویم و معمولا خرید و فروش در این ماهها کمتر میشود. بههرحال اگر شرایط بازار طبق روال هر ساله پیش میرفت، باید تا الان معاملات میداشتیم و با نزدیکی به این ماهها شاهد افت میشدیم اما به واسطه جهش قیمتها امسال بسیار زودتر بازار دچار رکود شده است.
قیمت خودروها هم قیمتهای بالا و نجومی است و تا زمانی که ذهنها به آن عادت کنند زمان میبرد. ضمن اینکه بعد از ذهنها، جیبها هم باید به این ارقام عادت کنند. همین مسئله سبب میشود فعلا بازار خودرو با رکود همراه باشد. درنهایت کسی که حتی بخواهد یک پراید خریداری کند، باید پول بسیاری در اختیار داشته باشد. در نهایت میتوانیم بگوییم که بازار خودرو در شرایط فعلی بسیار آشفته شده است.
در روزهای اخیر سایپا پیشفروش 50 هزار دستگاه خودرو را انجام داد. ایرانخودرو هم قرار است چیزی در این حدود پیشفروش داشته باشد. استقبال از این پیشفروش بسیار عجیب و بالا بود و میلیونها نفر خواهان خرید خودرو بودند. اگر بازار تا این دچار رکود است که معاملهای نمیشود، چگونه استقبال از پیشفروش خودروها تا این حد بالاست؟
برای جواب به این پرسش این مساله را مطرح میکنم؛ یک شغل در دنیا مثال بزنید که 3 تا 5 دقیقه زمان نیاز باشد و سختترین سوال مصاحبهاش هم اسم و فامیل و کد ملی و... باشد و به نرخ ارز آزاد 2 هزار دلار هم عایدی نصیب شما کند.
اگر چنین شغلی در دنیا وجود داشته باشد، باید به بقیه هم معرفی کنیم. این اصرار دولت بر حفظ قیمت دستوری، باعث شده است روحیه سودجویی عمومیت پیدا کند. این روزها زیاد این مورد را میشنویم که دلالان این کار را کردند و گرانی ایجاد شد.
نمیتوان گفت که 6 میلیون دلال برای خرید این خودروها اقدام کردند. حاضر نیستیم بپذیریم در سیاستگذاریها اشتباه کردهایم و همچنان این اشتباه را در تصمیمات و مدیریتمان تکرار میکنیم. این هجمهای که برای ثبتنام سایپا شد برای ثبتنام محصولات ایران خودرو و هرچیز دیگری اتفاق خواهد افتاد و افراد بسیاری برای کسب سود هجوم میآورند.
دلایل بسیاری برای این اتفاق بیان شده است. دلیل یا دلایل اصلی و تاثیرگذار برای این هجوم به خرید خودرو را چه میدانید؟
یک تفاوتقیمت معناداری بین کارخانه و بازار وجود دارد. همه بهدنبال آن هستند در عرض سه تا پنج دقیقه 20 تا 30میلیونتومان پول کسب کنند. بدینترتیب باید از هر کسی که پول برای خرید خودرو داشت و برای ثبتنام تلاش نکرد، پرسید چرا این کار را انجام نداده است!
هیچ شغلی پیدا نمیشود که در چند دقیقه 20میلیونتومان پول بسازد. البته این را هم باید اضافه کنم در صورتی که خودروها تحویل شود، هیچکدام از این افراد نمیتوانند مثلا برای خودروی پراید مشتری 40 میلیون تومانی پیدا کنند.
معاملاتی که با این ارقام رخ میدهد، بین چه افرادی است؟ سرنوشت قیمت خودروها چه خواهد شد؟
این پولهایی که در حالحاضر برای خودرو ردوبدل میشود، بین کسانی است که نگران حفظ ارزش سرمایه خود هستند. این اتفاق در سالهای 90 و 91 هم رخ داد؛ در آن زمان قیمت پژو پارس تا بیش از 50میلیونتومان هم افزایش پیدا کرد و بعد از آن وقتی تیراژ این خودرو عادی شد، قیمت تا 34میلیونتومان هم کاهش یافت. درحالحاضر هم همان شرایط وجود دارد.
این تصور که پراید را 40 یا پژو405 را 60میلیونتومان بفروشیم و همچنان 400هزار دستگاه از آن به فروش برسانیم، بسیار اشتباه است. اگر خودروسازان روی این مساله حساب کرده باشند، روی مورد کاملا اشتباهی حساب باز کردهاند. چراکه بازار خودروهای کشور برای سگمنت بالای 50 میلیون تومان در سال گذشته در مجموع 250 تا 300 هزار دستگاه خودرو بوده است. یعنی اتفاقی رخ نداده و قدرت خرید مردم از سال گذشته تا امروز تغییری نکرده که انتظار یک بازار میلیونی برای این سگمنت داشته باشیم.
پس کسانی که در حالحاضر خودرو به قصد سود بالا میخرند، الزاما برنده نخواهند بود و شاید متحمل ضررهای سنگینی هم بشوند یا حداقل سودی کسب نکنند. هدف این افراد از خرید خودرو مصرفی نیست و به قصد سودآوری اقدام به خرید میکنند.
اشاره کردید شاید حتی متحمل ضرر شوند. درحالحاضر نهتنها در بحث خودرو بلکه در بسیاری از مشاغل شاهد رکود و عدم کسب وکار هستیم. چقدر احتمال ضرر برای این افراد وجود دارد؟ آیا ممکن است وقتی خودروها را تحویل گرفتند، مجبور شوند خودرو را به پایینتر از قیمت خرید به فروش برسانند؟
واقعیت این است درصد بسیاری از خریداران روی این مساله حساب کردهاند که اصلا خودرویی تحویل داده نمیشود و کمبود عرضه همچنان برقرار خواهد بود. اما اگر روال عرضه به حالت عادی بازگردد درصد بسیاری از این مشتریان دچار مشکل میشوند.
چرا فکر میکنید خودرویی عرضه نخواهد شد؟
اینکه میگویم خودرویی عرضه نمیشود، بهدلایل مختلفی بستگی دارد. مثلا تغییر قوانین در وزارت صنعت، تغییرات قوانین که در تجارت در ماههای اخیر به وجود آمده است یا سوء مدیریتی که در قطعهسازیها و خودروسازیها وجود دارد.
از همهمهمتر برخی مسئولان که فکر میکنند در سوئیس زندگی میکنند و خبری از تحریم هم نیست. بهعنوان مثال موسسه استاندارد هر دو هفته یکبار میگوید میخواهیم جلوی تولید خودروهای ناامن را بگیریم. این چه معنایی برای مصرفکننده میدهد؟ یعنی اینکه از دی ماه هم اگر حتی نتواند جلوی تولید را بگیرد، منجر به زد و خورد میشود. ضمن اینکه پلیس هم سابقه جلوگیری از پلاکگذاری خودروها را دارد. در نهایت مصرفکننده با پولی که در دست دارد، سعی میکند خودرو را خریداری کند.
این تصور در بازار وجود دارد که چند ماه پس از تحریم اگر تحریمها به ما ضربه نزد، اقدامات نسنجیده این کار را خواهد کرد و این باعث التهاب بازار خواهد شد. در کنار التهابی که در بازار ارز وجود دارد. فیلمهایی که از انبارهای خودروسازان به بیرون درز میکند. اینها باعث میشود بازار التهاب بسیاری پیدا کند.
وقتی خودروسازان در تامین قطعات دچار مشکل هستند، مطمئنا از دیماه به بعد که استانداردها باید عملی شود، مشکلات بزرگتری را در پیش خواهند داشت. مصرفکننده هم نظارهگر این اتفاقات است و سعی میکند خودرویی را به قصد سود خریداری کند. این فرایند تاثیر خود را بر مردم گذاشته است و اطمینان از شبکه توزیع سلب شده است.
وقتی اطمینان سلب شود، شاهد چنین رفتارهایی از سوی مردم هستیم. این است که بسیاری از افراد روی عدم تحویل خودرو و عدم وجود خودرو در آینده حساب کردهاند. ضمن اگر خودرویی تحویل داده شود یک خودرو بیکیفیت خواهد بود. مانند خودروهایی که سال 91 تحویل داده میشد.
چه راه دیگری برای گرفتار نشدن در این مسیر وجود دارد؟
واقعیت این است اگر شرکتها و وزارت صنعت بتوانند روال مدیریتی خود را تغییر دهند و حتی از نیروهای جدید مدیریتی در حوزهای معاونت خود استفاده کنند، بسیاری از اثرات مسائل تحریمی خنثی خواهد شد. اگر موسسه استاندارد، اجرای استانداردها را به تعویق بیاندازد تا دچار بحران در بحران نشویم، آرامش در بازار بهوجود میآید.
متاسفانه تصمیمات اشتباه مسئولان تب هیجانی بسیاری به بازار وارد میکند. مصرفکننده هم ممنوعیت تجارت قطعات را متوجه میشود. هنگامیکه مشتری برای خرید تایر اقدام میکند و با نبود آن روبهرو میشود، به این نتیجه میرسد وقتی واردات تایر وجود ندارد، در آینده خودرویی هم وجود نخواهد داشت. اینها بازخوردهایی است که از بازار به مردم میرسد.
اگر شاهد تغییر رویه در این امر باشیم و رفتارهای ناصحیح را تصحیح کنیم، بازار به آرامش میرسد و وقتی بازار به آرامش برسد کسانی که 40میلیونتومان برای پراید و 50میلیونتومان برای پژو 405 پرداخت کردهاند زیان خواهند کرد. قطعا قیمت به قبل بازنخواهد گشت اما روی 40 میلیونتومان هم نخواهد ماند.
ثبت ديدگاه : کاربر عزیز نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.