مقایسه رهام سایپا و وین فست ویتنام
نمایشگاه خودروی پاریس یک پدیده را به دنبال داشت که به نوعی برای ما ایرانی های جالب توجه بود. برند جدید وین فست در این گردهمایی خودرویی از دو محصول کراس اور و سدان با چهره جذاب و البته کاملا مدرن رونمایی کرد. این برند مربوط به کشور ویتنامی می باشد که تاکنون در صنعت خودروسازی هیچ فعالتی نداشته و یکی از کشور فقیر و نه چندان پیشرفته جنوب شرق آسیا محسوب می گردد.
نکته قابل تامل این است که ویتنامی های که تاکنون در صنعت خودروسازی فعال نبوده اند با درایت و اقدامی هوشمندانه در کنار مدیریت صحیح توانسته اند در اولین گامی خود محصولی مدرن و نزدیک به محصولات روز دنیا را ارئه نمایند که قابلیت عرضه در نمایشگاه معتبری نظیر پاریس 2018 را دارد. جالب است بدانید چینی با این همه سابقه چند سالی است که موفق به حضور در نمایشگا های بین الملی معتبر شده اند.
وین فست بعنوان خودروی ملی ویتنام در اولین حضور خود در مجامع بین الملی دو محصول در سگمنت های کراس اور و سدان را نیز رونمایی کرد.مدیران این شرکت عنوان نموده اند جهت طراحی و مهندسی این دو خودرو با شرکت های بین الملی معتبری نظیر بی ام و ،ایتال دیزاین ،پینین فارینا و غیره همکاری داشته اند.اولین محصول این شرکت کراس اور جذاب و خوش چهره با نام VinFast LUX SA2.0 است که از پلت فرم نسل گذشته بی ام و x5 استفاده نموده است. دومین محصول رونمایی شده توسط این برند ویتنامی سدان VinFast LUX A2.0 می باشد که بر روی پلت فرم بی ام و سری 5 توسعه داده شده است.
در این مقاله قصد نداریم به ارائه مشخصات فنی این دو خودرو بپردازیم اما در مقابل نکته ای که برای ما قابل هضم نیست مقایسه این برند جدید التاسیس ویتنامی با خودروسازان وطنی با بیش از 40 سابقه است.برای روشن تر شده این مسئله گریزی به" رهام "جدیدترین خودروی ملی که به لحاظ مهندسی و طراحی پیشرفت قابل توجهی داشته است خواهیم زد.
رهام حدود سه ماه پیش بعنوان خودروی ملی سایپا بصورت رسمی رونمایی شد . این خودرو از پلت فرم بومی SP100 برخوردار است که سایپا از آن بعنوان مگا پلت فرم نام می برد چرا که قرار است چندین محصول آینده این خودروساز وطنی در سگمنت های مختلف بر روی این پلت فرم توسعه داده شود.در حقیقت رهام حاصل حدود نیم قرن تجربه یکی از بزرگترین خودروسازان داخلی محسوب می گردد. این در حالی است سایپا نظیر دیگر خودروسازان داخلی در طول این سالها از حمایت همه جانبه دولت های مختلف برخوردار بود است بطوریکه تعرف های بالای اعمال شده همیشه باعث گردید که این خودرو از نظر فروش هیچ مشکلی نداشته باشند.
پس از رونمایی رهام تمام آروزهای مشتریان ایرانی برای سوار شدن به یک خودرو ملی مدرن و نزدیک به محصولات جهان تبدیل به یاس شد چرا که این خودرو نه از ظاهر مناسبی برخوردار بود و نه پیشرانه و مشخصات آن چنگی به دلی می زند .این در حالی است که واردات خودرو نیز ممنوع بود و چاره جز خرید یکی از محصولات داخلی وجود ندارد.
اما سئوال این است که چرا حاصل صنعت خودروساز وطنی بعد از نیم قرن تجربه خودوری مانند رهام است اما ویتنامی که پیش از این به صنعت پوشاکشان معروف بوده اند راه صد ساله را یک شبه طی کرده و محصولات با کیفیت و مدرنشان را در نمایشگاهی مانند پاریس به رخ جهانیان کشیده می شود.
برای جواب این سئوال باید به فعالیت چندین دهه خودروسازی ایران کمی بیشتر دقت کرد چرا که چندین نکته پیش افتاده اما مهم باعث عقب ماندی این صنعت در ایران شده است. اولین نکته به حمایت های همه جانبه از خودروسازان داخلی به هر بهایی باز نمی گردد. بالا بردن تعرفه و ارائه وام های بدون محدویدت مانند تیغه دو لبه ای است که متاسفانه در ایران بدلیل مدیریت ناصحیح لبه منفی این تیغ گریبانگیر صنعت خودرو کشور گردید. بالا نگه داشتن تعرفه و حتی ممنوعیت وارد خودرو در طول این سالها باعث گردید که خودروسازان وطنی هیچ نیاز به پیشرفت نداشته باشند چرا که در بازار بدون رقیب ،فروش هر خودروی تولیدی کاری سهل وآسان است. همین مسئله باعث گردید که صنعت خودروسازی ایران از همان ابتدا روی پا خود نباشد و مانند یک طفل نوپا همیشه متکی به حمایت های بدون منطق دولت ها باشد.در صورتی که اگر در مدت زمان مناسب تعرفه واردات خودرو کاهش می یافت خودروسازان ایرانی از جمله سایپا می دانستند که باید خود را برای رقابتی سخت با رقبای خارجی خود آماده کنند اما عدم ورود خودروهای ارزان قیمت و با کیفیت باعث گردید که سایپا و ایران خودرو هیچ نیازی به گسترش و با کیفیت کردن محصولات خود نداشته باشند.
اما شاید مهمترین عامل در عقب ماندگی صنعت خودروی کشور را باید با طرز فکر مسئولان دولتی و مدیران خودروسازی ها مرتبط دانست .مدیران ما در طول این سالها همیشه بر ارائه خودروی ملی و استفاده از دانش بومی جهت پیشرفت در این صنعت تاکید داشته اند .این در حالی است که برای پیشرفت یک صنعت نباید آزموده را دوباره مورد آزمایش قرار داد .همچنین به مظنور ارتقاء سطح دانش فنی باید نسبت به انتقال دانش از کشورهای صاحب سبک اقدام نمود نه اینکه صرفا به خرید تکنولوژی اقدام نمود. برای مشخص شدن این امر به مثال فوتبالی اشاره می کنیم.بعد انقلاب اسلامی تیم ملی فوتبال کشور تحت مدیریت مربی ایرانی هیچگاه نتوانست مستقیما به جام جهانی صعود نماید اما هر بار که از مربیان با دانش خارجی استفاده کرد باعث شد براحتی و مستقیما در این گردهمایی بزرگ فوتبالی جهان شرکت کنیم.این تصمیم درستی بود که مدیران فدراسیون ایران در برهه های از زمان گرفتند که نتیجه های موفقیت آمیزی را هم به همراه داشت. این امر علاوه بر صعود تیم ملی باعث رشد دانش فنی مربیان ایران نیز گشت که باعث پیشرفت لیگ کشورمان نیز شد.به عبارتی مدیران فوتبالی به این نتیجه رسیدند که دانش فنی را میتوان بدون آزمون و خطای بیهوده و صرف هزینه به خدمت گرفت.
اما در صنعت خودروی کشور ما بدلایل مختلف هیچگاه این طرز تفکر جاری نگردید از همین رو مدیران خودرویی کشور از این خودروساز به آن خودروساز نقل مکان کرده و بدون در خدمت گرفتن دانش فنی بین الملی نسبت به مدیریت شرکت زیر مجموعه خود اقدام می نمودند. همین امر موجب عدم ارتقا دانش فنی کشور گردید که نهایتا پس از نیم قرن شاهد خودروهی نظیر دنا پلاس و رهام هستیم.
امروزه در جهان دیگر ملی بودن یک صنعت بطور خاص مفهومی ندارد و برند های بسیار بزرگ جهان از مدیران و مهندسان بین الملی استفاده می کنند تا بتوانند جایگاه خود را در سطح بین الملی حفظ نمایند. چینی ها هم دقیقا همین مسیر را طی کرده اند تا امروز شاهد تسخیر بسیاری از بازار های جهانی از سوی چینی ها باشیم. برای مثال چری که محصولات آن در ایران هم حضور دارد با به خدمت گرفتن مهندسان و طراحان بنام جهان باعث پیشرفت شگرفی در محصولات خود شدند و امروز شاهد هستیم این برند چینی داعیه حضور در بازار های اروپایی را دارد.
وین فست ،برند جدید ویتنامی هم به مانند چینی ها دقیقا همین مسیر را در پیش گرفته است چرا که تمامی مهندسان و مدیران ارشد بخش مختلف این برند را متخصصان با دانش و باتجربه بین الملی تشکیل داده اند که سابقه بسیاری در برند های معروفی نظیر بی ام و را دارند. از این رو شاهد هستیم که اولین محصولات این شرکت خودروهای با کیفیت و مدرنی هستند که می توانند براحتی در بازار های بزرگ جهان خود نمایی کنند.
برخی شاید عدم حضور متخصصان داخلی در صنعت خودرو کشور را بر عهده تحریم و شرایط سیاسی کشور بیاندازند اما باید توجه داشت در زمان های که درهای کشور به روی خارجیان باز بود مدیران خودروسازی وطنی به جای درخدمت گرفتن دانش فنی متخصصان بین الملی به سراغ مونتاژ محصولات نه چندان خاص اروپایی رفتند . بعنوان مثال پس از برجام ایران خودرو و سایپا به سراغ پژو و سیتروئن رفتند و بدون در نظر گرفتن ظلم های که این دو شرکت پس از تحریم های قبلی با ترک خود از بازار به مردم ما کرده بود تقاضا مونتاژ محصولات نه چندان استراتژیک این شرکت ها نمودند . در نهایت علی رغم هشدار های رسانه های مختلف از جمله پردیس خودرو نسبت به عدم اعتماد به فرانسوی ها باز هم شاهد بودیم که این دو شرکت نسبت به عقد قرار داد با دو برند فرانسوی اقدام نمودند اما باز هم این پژو و رنو بودند که بعنوان اولین خودروسازان پیش از آغاز تحریم های آمریکا از ایران خارج شدند تا دوباره ایران خودرو و ساپیا را با تعهدات خود به مشتریان تنها بگذارند. بعبارتی دوباره تاریخ تکرار شد و این دو شرکت برزگ ایران در چرخه ای باطل گرفتار شدند تا شاهد رهام نه چندان خاص بعنوان خودروی ملی باشیم که عملا به جز در ایران وکشورهای نه چندان توسعه یافته نمی تواند در کشوری دیگری راه یابد. همین چرخه های و تصمیمات غلط باعث شده که امروز شاهد عقب ماندگی صنعت خودروی ایران نسبت به کشورهای باشیم که هیچ تجربه ای در زمینه تولید و عرضه خودرو نداشته اند و باید به محصولات پیشرفته ویتنامی ها غبطه بخوریم.
نویسنده :
هومن زمانی