مقایسه بی ام و M5 کامپتیشن و دوج چاجر هلکت رد آی ،اروپایی اسپرت در برابر یاغی غرب وحشی
به جرات می تواند گفت که آلمانی ها مهد تولید سوپر سدان های اسپرت هستند و تمامی برند های لوکس این کشور حداقل یک سوپر سان در بین محصولات خود دارند.با این حساب می توان گفت بازار این دست از خودروها در اختیار آلمانی ها بود اما خب در آنسوی آب ها نیز سوپر سدان های در آمریکا تولید می شود که رقیب سرسختی برای آلمانی ها محسوب می گردد.یکی از آنها دوج چارجر هلکت ردآی است که با ۷۹۷ اسب بخار قدرت، قویترین سدان حال حاضر دنیا محسوب میشد.
البته میدانیم که چارجر رقیب مستقیمی برای ژرمنها نیست زیرا از لحاظ قیمت بهمراتب ارزانتر است و از لحاظ تکنولوژی هم توانایی رقابت با سدانهای تادندانمسلح آلمانی را ندارد ولی بااینحال این ماسل کار چهاردر آمریکایی از لحاظ قدرت و پرفورمنس حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حتی میتواند از این لحاظ ژرمنها را به چالش بکشد. به همین دلیل، در این مطلب قصد داریم بین چارجر هلکت ردآی و بامو M5 کامپتیشن مقایسهای اجمالی داشته باشیم.
بیرون
همه میدانیم که چارجر خودرویی بسیار سالخورده بوده و نزدیک به یک دهه است که روی خط تولید قرار دارد. نکتهٔ جالب اینکه نسل کنونی چارجر در سال ۲۰۱۱ معرفی شده یعنی دقیقاً همان سالی که نسل قبلی بامو M5 معرفی شد و درحالیکه نسل کنونی M5 بهتازگی فیسلیفت میاندورهای خود را هم تجربه کرده، چارجر همچنان در حال تولید است! البته طی این سالها دوج همواره چارجر را مورد بهروزرسانی قرار داده و این سدان دوستداشتنی علیرغم سن بالا هنوز هم ظاهر جذابی دارد خصوصاً در نسخهٔ هلکت ردآی که با گلگیرهای پهن و کاپوت مشکیرنگ با دریچههای هوایی روی آن، بسیار خوفناک به نظر میرسد. از سوی دیگر، M5 کامپتیشن پس از فیسلیفت، ظاهری اطوکشیده و موقر پیدا کرده که مثل یک جنتلمنِ شیک به نظر میرسد.
داخل
هرچند چارجر در بیرون هنوز هم جذابیتهای خود را حفظ کرده اما کابین آن کاملاً رنگ و بوی کهنگی به خود گرفته و در برابر رقیب گرانقیمت آلمانی حرفی برای گفتن ندارد. البته طراحی داشبورد M5 هم تکراری و تا حدودی خستهکننده به نظر میرسد ولی بااینوجود بهمراتب از داشبورد قدیمی دوج بهتر است. در بخش تکنولوژی هم همین داستان جریان دارد و چارجر از ویژگیهایی مثل نمایشگر بزرگ سیستم اطلاعاتی-سرگرمی و صفحه آمپر دیجیتالی بیبهره است.
زیر کاپوت
ویژگی اصلی چارجر هلکت ردآی در زیر کاپوت آن پنهان شده است یعنی نیروگاه ۶.۲ لیتری V8 سوپرشارژ که ۷۹۷ اسب بخار قدرت و ۹۶۰ نیوتن متر گشتاور تولید میکند. البته بامو هم در اینجا هرگز دستوپابسته نیست و به سلاح خطرناک ۴.۴ لیتری V8 توئین توربو با ۶۲۵ اسب بخار قدرت و ۷۵۰ نیوتن متر گشتاور مجهز است اما اعداد خروجی پیشرانهٔ دوج آنقدر چشمگیر هستند که موجب میشود اعداد M5 چندان به چشم نیاید. از سوی دیگر اما نیروی عظیم موتور چارجر صرفاً به چرخهای عقب منتقل میشود درحالیکه بامو به سامانهٔ چهارچرخ محرک مجهز است و به همین دلیل بهتر میتواند از نیروی موتور خود استفاده کند. انتقال نیرو در هردو ماشین هم از طریق گیربکسهای هشت سرعتهٔ اتوماتیک صورت میگیرد.
پرفورمنس
همانطور که گفته شد، هرچند چارجر قدرت بیشتری دارد اما به دلیل انتقال کل نیرو به چرخهای عقب، نمیتواند بهخوبی از همهٔ اسبهای بخار خود استفاده کند و به همین دلیل در شتاب اولیه مغلوب رقیب آلمانی میشود زیرا M5 کامپتیشن علیرغم قدرت کمتر، ظرف تنها ۳ ثانیه از صفر به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت میرسد درحالیکه چارجر هلکت ردآی برای انجام این کار به ۳.۵ ثانیه زمان نیاز دارد. البته ۳.۵ ثانیه هم برای سدانی با بیش از ۲ تن وزن هرگز شتاب بدی نیست. در بخش مسافت ۴۰۰ متر اما اوضاع متفاوت است زیرا بامو این مسافت را در ۱۰.۹ ثانیه طی میکند درحالیکه دوج برای چارجر هلکت ردآی عدد ۱۰.۶ ثانیه را اعلام کرده است. البته همانطور که گفته شد این عدد توسط دوج اعلام شده و ممکن است در آزمایشهای واقعی تا نیم ثانیه بیشتر شود ولی درمجموع اگر بین این دو سوپرسدان مسابقهٔ درگی برگزار شود، بهاحتمالزیاد نتیجه بسیار به هم نزدیک خواهد بود.
قیمت
برتری اصلی چارجر هلکت ردآی در قیمت است زیرا قیمت این قوچ وحشی آمریکایی از ۸۰ هزار دلار آغاز میشود که بیش از ۳۰ هزار دلار از M5 کامپتیشن ۱۱۲ هزار دلاری کمتر است؛ بنابراین بهعنوان نتیجهگیری باید گفت هرچند شاید چارجر هلکت ردآی در تکنولوژی و کیفیت نتواند رقیب M5 شود اما قطعاً برای کسانی که خواهان پرفورمنسی فوقالعاده و هیجان دود کردن لاستیک به همراه قیمت مناسب در یک سدان خانوادگی هستند، گزینهٔ بسیار جذابی خواهد بود. از سوی دیگر، M5 کامپتیشن هم بهعنوان یک سوپرسدان تمام و کمال، قطعاً جایگاه خاص خود را در بین علاقهمندان و خریداران دارد؛ بنابراین انتخاب پیروز این مقایسه را به شما واگذار میکنیم.
نویسنده :
میلاد حسینی